نقاشی هنر بسیار قدیمی است که شاید بتوان ادعا کرد که اگر قدیمی ترین هنر کشف شده در دنیا نباشد، بی شک جایگاه ویژه ای در میان رتبه های بالای این لیست دارد. انسان ها از سالیان قبل پیش از ظهور زندگی مدرن و ابزار امروزی دیوار نگاشته هایی از خود به جای گذاشته اند که در اثر نگارگری با سنگ و چوب روی دیوار غار ها و سنگ ها ایجاد شده است. شاید بتوان همین نگارگری ها را مبدا نقاشی در نظر گرفت.
با گذشت زمان و پیشرفت در انواع زمینه های هنری، هنر نقاشی نیز دستخوش تغییرات زیادی شده و پیشرفت های بسیاری داشته است. سبک های مختلف نقاشی ایجاد شده اند و هنرمندان بسیاری در هرکدام از این سبک ها آثار چشم نوازی به دنیای هنر ارائه کرده اند. در این مطلب روی معرفی انواع سبک نقاشی متمرکز شده و آن ها را بررسی می نماییم.
انواع سبک نقاشی
- رئالیسم (واقع گرایی)
- امپرسیونیسم (برداشت گرایی)
- پست امپرسیونیسم
- نئو امپرسیونیسم
- اکسپرسیونیسم
- اکسپرسیونیسم انتزاعی
- کوبیسم (حجم گری)
- فوتوریسم
- ورتیسیسم
- رومانتیسیسم
سبک نقاشی رئالیسم
کلمه رئال یعنی واقعی و در نتیجه رئالیسم نیز به معنای واقع گرایی است. رئالیسم سبکی هنری است که همه موجودات را همانطور که هستند، زیبا یا زشت ترسیم می کند. سبک نقاشی رئالیسم یا واقع گرایی نقطه مقابل سبک رمانتیسم است که در ادامه درباره آن صحبت خواهیم کرد. هنرمندان این سبک همواره تلاش می کنند موضوعات مورد انتخاب خود را بی کم و کاست و بدون عوام فریبی ترسیم کنند و آثار شعاری یا آثاری همراه با تخیلات غیر واقعی نیافرینند.
مبنای کار هنرمندان سبک نقاشی واقع گرایانه داشتن نگاه و افکار صادقانه است. معروف ترین هنرمند این سبک نقاشی گوستاو کوربه است. از دیگر هنرمندان برجسته این سبک نیز می توان به ژان فرانسوا میله، انوره دومیه، ادوارد مانه، ایوان شیشکین، ایلیار پین و کرامسکوی شاره کرد.
سبک نقاشی امپرسیونیسم
این سبک نقاشی مبتنی بر به نمایش درآوردن برداشت و دریافت شخصی و مستقیم هنرمند است. به کارگیری لخته های تجزیه شده تابناک رنگ برای به تصویر کشیدن لرزش های خوردشید از ویژگی های این سبک نقاشی است. در امپرسیونیسم طراحی دقیق و سایه روشن، پرسپکتیو فنی و ترکیب بندی متعادل رعایت نمی شود.
هنرمندان این سبک نقاشی از رنگ های خالص و مخلوط نشده برای کار خود استفاده می کنند. برای مثال اگر در نقاشی احتیاج به استفاده از رنگ سبز باشد، نقاشان رنگ های ترکیب نشده زرد و آبی را بر روی بوم قرار می دهند تا بیننده از این ترکیب حس رنگ سبز را بگیرد. در سبک امپرسیونیسم برای به تصویر کشیدن صحنه های مدرن زندگی از پرداختن به جزئیات صرف نظر می کنند و تاثیرات کلی را نمایش می دهند. ضربات شکسته و کوتاه قلمو از دیگر ویژگی های نقاشی های این سبک است.
سبک نقاشی پست امپرسیونیسم
پل سزان، ونسان ونگوگ و پل گوگن، از شناخته شده ترین هنرمندان این سبک نقاشی هستند. برنار، هانری روسو، تولوز لوترک، ژرژ سورا و پل سینیاک نیز از دیگر نقاشان پست امپرسیونیسم هستند. هنرمندان این سبک با ضربه های قلم تند دست به تصویرگری می زنند و از این راه از تخلیه هیجانی در آثار خود بهره می برند.
در مقایسه این سبک با سبک امپرسیونیسم باید اشاره داشت که هنرمندان این سبک اغلب طبیعت را موضوع آثار خود قرار می دهند و برخورد آن ها با طبیعت به شکل تحلیل ساختاری است. این شیوه از شیوه قبلی فردی تر است.
ونگوگ و گوگن از هنرمندان برجسته این سبک هستند ولی پل سزان سرشناس ترین هنرمند این سبک است و او را پدر هنر مدرن می دانند. معروف ترین نقاشی این سبک نیز نقاشی شب پر ستاره اثری از ونسان ون گوگ است. در این نقاشی می توان به خوبی هیجانات این سبک نقاشی که پیش تر درباره آن توضیح دادیم را مشاهده کرد.
سبک نقاشی نئوامپرسیونیسم
این سبک جنبشی در نقاشی فرانسوی بود. سبک نئو امپرسیونیسم هم ادامه دهنده سبک امپرسیونیسم به حساب می اید و هم واکنشی در برابر آن است. این جنبش برای اولین بار در سال ۱۸۸۷ و توسط منتقدی فرانسوی وضع شده است. این سبک نیز مانند امپرسیونیسم به بازنمایی رنگ و نور می پردازد و از طرفی برخلاف آن می کوشد تا مبانی علمی را مدنظر قرار دهد.
اساس این نظریه جداسازی و نقطه چینی است. در این سبک نقاشی نقطه هایی مجزا با استفاده از رنگ های خالص به شیوه در نقاشی استفاده می شود که اگر از فاصله مناسب مشاهده شود، نهایت شفافیت و درخشندگی را نمایش خواهند داد. در این نقاشی ها نقطه ها هم اندازه با هم هستند و اندازه آن ها به گونه ای تعیین می شود که با مقیاس تابلو همخوانی داشته باشد.
پل سینیاک نظریه پرداز اصلی این سبک بود. ژرژ سورا نیز به عنوان مهم ترین هنرمند این سبک شناخته می شود. کامی پیسارو نیز در گروه هنرمندان شناخته شده و مهم این سبک نقاشی است. این سه هنرمند در سال ۱۸۸۶ یک نمایشگاه مشترک برپا کرده و آثار خود را به نمایش گذاشتند.
سبک نقاشی سوررئالیسم
سوررئالیسم یا فراواقع گرایی از جنبش های هنری متعلق به قرن ۲۰ میلادی است. سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت است. این سبک پس از از میان رفت دادائیسم و طی فعالیت های بازماندگان پیروان آن سبک به وجود آمده است. این شیوه نیز مانند بسیاری از سبک های هنر از فرانسه برخواسته است.
سبک سوررئالیم در واقع بازتابی از نابسامانی ها و آشفتگی هایی است که از قرن بیستم پدید آمدند. سال ۱۹۲۲ اولین سال آغاز این سبک است. نقطه شروع این جنبش انتشار مجله ای به نام انقلاب فراواقع گرا بود که توسط برتون که از دادائیست های سابق بود منتشر رد. از سوررئالیست های معروف می توان به سالوادور دالی، رنه ماگریت و لویی آراگون اشاره کرد.
سبک نقاشی اکسپرسیونیسم
با شروع قرن بیستم نهضت بزرگی ضد رئالیسم و امپرسیونیسم به وجود آمد. مکتب اکسپرسیونیسم آرام آرام از دل این نهضت بیرن آمد. از واژه اکسپرسیونیسم اولین بار برای تعریف نقاشی های آگوست اروه استفاده شد. این جنبش یک جنبش ادبی بود که از آلمان شروع شد. هدف اصلی دنبال کنندگان این مکتب به نمایش درآوردن درون بشر است. عواطفی مانند ترس، نفرت، عشق و اضطراب از مهم ترین مسائلی هستند که این سبک نقاشی قصد نمایاندن آن ها را دارد.
درواقع می توان گفت این سبک از گذشته های دور همواره همراه هنر های تجسمی بوده و در هر دوره کم و بیش نمود پیدا کرده است. در سال ۱۹۱۱ این سبک کاملا نمایان شد و وجه تمایز گروهی از نقاشان شد که شالوده کار خود را بر نمایش حالت های تند عاطفی، عصیان گری علیه مقررات غیر انسانی حکومت ها و کارخانه ها و عفونت زدگی اجتماع گذاشته بودند.
هنرمندان این سبک برای رسیدن به مقصود خود از رنگ های تند و مهیج استفاده می کردند. وارد کردن ضربات مکرر و هیجان زده با قلم از دیگر ویژگی های نقاشان این سبک نقاشی بود. شکل های اعوجاج یافته و بدون سامان عناصر ارامش بخش و روح نواز را در این سبک نقاشی از کادر خارج می کنند.
سبک نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی
این شیوه هنری سبکی نوین به حساب می آید که در سال ۱۹۴۰ و در نیویورک مطرح شد. سبک مورد بحث از دو شیوه سوررئالیسم و اکسپرسیونیسم متاثر شده است. هنرمندان این سبک در تلاش هستند بازنمایی عینی و سنتی را رها کنند از آنجا که هنرمندان این مکتب در شهر نیویورک گردهم آمدند، این سبک به عنوان مکتب نیویورک نیز شناخته می شود.
این سبک نقاشی در سال ۱۹۱۲ و طی انتشار مجله سوارکار آبی متولد شد. واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانز مارک پیشوایان این سبک در مونیخ بودند.
سبک نقاشی کوبیسم
کوبیسم در لغت به معنای مکعب گری است. این شیوه نقاشی را در سال ۱۹۰۷ پیکاسو و براک مطرح کردند. هنرشناسان سزان را پدر سبک نقاشی کوبیسم می دانند. کوبیسم به سه دسته تقسیم می شود:
- کوبیسم سزانی: در این سبک موضوع تابلو مشخص است و در آن از اشکال استوانه و مخروط و مکعب شکسته شده استفاده شده است.
- کوبسیم تحلیلی: در این نوع از کوبیسم، شکل اصلی در مکعب ها حل می شود.
- کوبسیم ترکیبی: مواد و عناصر مختلف در این نوع از کوبیسم در تابلو با هم ترکیب می شوند.
سبک نقاشی فوتوریسم
در اوایل قرن بیستم جنبش هنری آینده نگری یا فوتوریسم به وجود آمد. با اینکه مرکز این جنبش در ایتالیا بود ولی هنرمندان این سبک در کشورهای دیگری مانند روسیه نیز فعالیت داشتند. فوتوریست ها علاوه بر نقاشی در زمینه های دیگری مانند عکاسی، مجسمه سازی، سفال گری، تئاتر، موسیقی، معماری و حتی آشپزی فعالیت دارند
فیلیپو تومازو مارینتی در سال ۱۹۰۹ بیانیه ای در روزنامه فیگارو چاپ کرد و از همان نقطه فعالیت این جنبش آغاز شد. در بیانیه منتشر شده اعلام شده بود پیروان فوتوریسم به هنر گذشته علاقه ای ندارند. دغدغه اصلی این جنبش توسط مارینتی پویایی، سرعت و تکنولوژی اعلام شده است. خودرو، هواپیما و شهر هـای صنعتی از نشانه های مهم برای فوتوریست ها هستند. علت این اهمیت این است که به عقیده فوتوریست ها این نماد ها پیروزی انسان بر طبیعت را به تصویر می کشند.
سبک نقاشی ورتیسیسم
ورتیسیسم یا دوران گری یک جنبش هنری بود که دوام کوتاهی داشت. این سبک در بریتانیا و در اوایل قرن ۲۰ به وجود آمد. ورتیسیسم تحت تاثیر آینده نگری و حجم گرایی متولد شد. این جنبش را پتوند در سال ۱۹۱۳ نام گذاری کرد ولی مهم ترین هنرمند این سبک نقاشی ویندهم لوئیس بود. ورتیسیسم یا دوران گری از دل کوبیسم بیرون آمد ولی از لحاظ پویایی و برخی دیگر از فاکتور ها به فوتوریسم نزدیکی بیشتری داشت.
با شروع جنگ جهانی اول این جنبش از میان رفت. در سال های پس از جنگ گودو اکس تلاش در احیای این سبک داشت که موفق به این کار نشد.
سبک نقاشی رومانتیسم
رمانتیسیسم یا رُمانتیسم یا رمانتیسیزم دوره ای از فرهنگ غرب اروپا است. اغلب هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی در این عصر نمایان شد. هنرمندان این سبک به شکلی آزاد از چهارچوب های تصویرگری سنتی، ایده های شخصی خود را محقق کردند. رمانتیسیسم نوعی واکنش اساسی در برابر خرد محوری است. در نگاه انسان رمانتیک جهان به دو دسته کلی نقسیم می شود:
دسته خرد گرا: در این مکتب به این بخش جهان اعداد اشکال گفته می شود.
دسته احساسات: اگر بخواهیم دقیق تر توضیح بدهیم، این بخش به معنی والا ترین ها و زیبا ترین ها برای انسان رمانتیک است.
بسیار عالی بود